ن است فرعی مینمود مگر در بیداری کارگران و آگاهی آنها از حقوقشان اثر چشمگیری داشت. چنان که انقلابیون فرانسه نظریات فلسفی ژان ژاک رسو را پاس میداشتند، به ویژه این اشعار رسو را که «انسان آزاد آفریده شد مگر هم جا در بند و زنجیر است». بنابراین آرای مبارزان سیاسی و فیلسوفان آزاد اندیش توانست که آگاهی کارگر را نسبت به حقوقش کامل گرداند، تا اینکه کارگران توانستند تا با موضع گیریهای دستهجمعی و سرسختانه حقوق کار را توسعه دهند و نقششان را در تعیین سرنوشت سیاسی و اقتصادی یک کشور نشان دهند. همین فعالیت و زحمت کارگران بود که دولتها و به خصوص نامزدهای انتخاباتی و احزاب سیاسی را متوجه ساخت و کوشیدند تا از حقوق کارگران حمایت کنند.
لیبرالیستها که اصل اصالت فرد برابری و تساوی را به راه انداختند به زندگی کارگران صدمه وارد کردند، این نظر چنین توجیه میشد که رابطه بین کارگر و کارفرما امری است شخصی نباید دولت مداخله کند. این شعار هرگز جنبه عملی نیافت و تساوی عملی واقعی هرگز بین کارگر و کار فرما برقرار نشد. کارفرمایان همواره به دنبال کارگری میگشتند که سطح توقعش پایین باشد و در شناخت و احیای حقوق خود نیز ناتوان باشد و اگر کارگری جرأت جسارت به خرج میداد و از حقوق ثابت خویش دفاع میکرد، دولت به این استناد که مسئله مورد اختلاف کاملاً جنبه شخصی و فردی و خصوصی دارد از کارگر حمایت نمیکرد، بنابراین این رابطه استثماری که از نظر اصالت فرد برای کار فرما و سرمایهداران توجیه میشد و دولت هم حمایت میکرد، سبب خشونت کارگران گردید که این نزاع کارگری در بیشتر کشورها مثل فرانسه، امریکا و انگلستان رخ داد به طور نمونه در امریکا در روز اول ماه مه سال 1886 عدهی زیادی از کارگران تنها به جرم محدود کردن ساعت کار به 8 ساعت در روز به علت اعتصابات و تظاهرات مورد حملهی نیروی انتظامی قرار گرفتند و عدهای کشته شدند. تمام این حرکات کارگری دست به دست هم داده و زمینهی بازتر و وسیعتری در حقوق کار و مقررات کار را فراهم کرد تا این که نظریه دولت رفاه به میان آمد و حمایت از حقوق کار امری قانونی گردید، ولی آن چنان که لازم است در زندگی کارگران و حقوق کار هنوز هم موفقیت قانع کنندهای به چشم نمیخورد در هر کجای جهان از نیروی کارگران استفادهی سوء میشود و کارگران بنا به نیازهای خود که در زندگی امروزی دارند حقوق دریافت نمیکنند. به خصوص در کشورهای جهان سوم که سرمایهداران به این دلیل سرمایه گذاری میکنند که توقع مادی کارگران بسیار پایین است.
2-1-1-2- تاریخچه تحول قرارداد کار در ایران
2-1-1-2-1- قبل از حکومت هخامنشی
قوم ایرانی قبل از حکومتهای ماد و هخامنشی در سراسر فلات ایران پراکنده بود و در حال کوچنشینی زندگی میکردند. در تاریخ از مشاغلی مانند: نگهداری و پرورش اسب، ساختن سفالینهها، پرورش حیوانات اهلی، ساختن جنگ افزارها و همچنین خنیاگری توسط ایرانیها بسیار یاد شده است. این مشاغل در داخل قبیله بوده و دستمزدی هم وجود نداشته و افراد قبیله از مال مشترک و کار مشترک افراد یا خانواده بهرهمند میشدند. اگر شخصی معلول یا بیمار میشد از طرف قبیله حمایت و پرستاری میشده است. از مشاغل دیگر آن زمان حرفه پزشکی است که با جادوگری آمیخته بوده است به طوری که در اوستا کتاب مقدس دیانت زرتشتی- دین سابق ایرانیان- از پزشکی سخن رفته که با کلام خود بیمار را شفا میداده است و حرفه پزشکی – روحانی آن چنان اهمیتی یافته است که قدرت لازم را برای ادارهی امور جامعه به دست آورده و به صورت فرمانروای قبایل مبدل شده بودند.
در داستانهای اساطیری ایران، پادشاهان، هم طبیب بودند و هم روحانی (موبد) کم کم نظام چوپانی و پرورش اسب و حیوانات اهلی به شهر نشینی تبدیل میشود تا اینکه تقریباً شش قرن پیش از میلاد با ظهور زرتشت، پیامبر ایرانی سرزمین ایران وارد مرحله نوینی از پیشرفت میشود. جامعه به چهار گروه طبقاتی: روحانیان، حکمرانان، بازرگانان و صنعتگران و کشاورزان تقسیم میشود که نشانهای از تقسیم کار در جامعه آن روز ایران است (مؤسسه کار و تأمین اجتماعی، مهر 1350، صفحه 15-6 ).
2-1-1-2-2- دوران ماد و هخامنشی
در این دوران افزون بر تقسیم کار طبقاتی، نوعی تقسیم کار جغرافیایی هم به وجود میآید. مرکز و شمال مرکزی ایران مانند: قزوین، کاشان، ری و ماوراءالنهر در ساختن سفالینه و اشیاء قیمتی و زرین معروف بودهاند و بینالنهرین در پرورش اسب و ساختن زین ابزار شهرت داشته است. در این دوران به علت فتوحات زیاد در ایران از کارگران سایر ملتها هم استفاده میشده است.
از رسوم رایج آن زمان مشغول کردن کارگران خسته از کار روزانه توسط خنیاگران و شعرا بوده است، که خود حرفه خنیاگری و شعر و نقالی موجب پیدا شدن انواع داستانهای قهرمانی شده است.
افراد کارگر بیشتر به صورت اجیر بودهاند و گاهی هم کسان دیگری که ثروت خود را از دست میدادند، به صورت اجیر در میآمدند و همچنین در این دوران حرفههای سنگ تراشی، بافندگی، دامداری و ساختن محصولات هنری و تجملی، ساختن ارابه و کشتی رایج شده است و اما از نظام حقوقی پرداخت مزد، اطلاعات زیادی وجود ندارد، فقط میدانیم که مزد به خانواده تعلق میگرفته و نه به افراد خانواده.
در اواخر این دوره، عده کارگران زیاد و کار آزاد محترم و ضوابطی برای پرداخت مزد به وجود آمده و از استثمار بردگان و کشاورزان و کارگران
جلوگیری میشده است. به طور مثال کورش کبیر در کتیبهای اعلام نموده که در ایام سلطنت او هیچ گونه ستمی از کارفرمایان به کارگران نرسیده است. از خصوصیات این دوران پیدا شدن اصناف مختلف از صاحبان حرف است مانند: آجر سازان، درودگران، پیکرتراشان، زرگران و غیره که در بعضی از اصناف از وجود زنان و دختران هم استفاده میشده است. دستمزدها هم به صورت نقدی و هم به صورت جنسی پرداخت میگردید. در یکی از کتیبههای گلی مکشوف در تخت جمشید آمده است که یک کارگر مصری در عرض 5 ماه معادل بهای 8 گوسفند و 8 کوزه شراب مزد گرفته است. صورت حساب پرداخت مزد کارگران در بایگانی تخت جمشید به دست آمده است. پرداخت مزد سالانه بوده ولی در میان سال تعدادی از دستمزدها به صورت مساعده پرداخت میشده است و میان زنان و مردان از لحاظ دستمزد تفاوت وجود داشته و مزد یک زن معادل یا پنج ششم مزد یک مرد بوده است. در لوح شماره 74 صورت حساب مزد 503 نفر کارگر ذکر و ضبط شده است.
از دوران سلوکیان و اشکانیان اطلاعات قابل توجهی در زمینه با حقوق کار وجود ندارد.
2-1-1-2-3- دوره ساسانیان

اینجا فقط تکه های از پایان نامه به صورت رندم (تصادفی) درج می شود که هنگام انتقال از فایل ورد ممکن است باعث به هم ریختگی شود و یا عکس ها ، نمودار ها و جداول درج نشوندبرای دانلود متن کامل پایان نامه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه ، پروپوزال ،سمینار مقطع کارشناسی ، ارشد و دکتری در موضوعات مختلف با فرمت ورد می توانید به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.
رشته حقوق همه گرایش ها : عمومی ، جزا و جرم شناسی ، بین الملل،خصوصی…
در این سایت مجموعه بسیار بزرگی از مقالات و پایان نامه ها با منابع و ماخذ کامل درج شده که قسمتی از آنها به صورت رایگان و بقیه برای فروش و دانلود درج شده اند
حکومت ساسانیان توسط فرزندان ساسان که خدمتگزار یکی از معابد پارس بود تأسیس شد و تقریباً جنبه مذهبی شدیدی داشت و مردم به چهار طبقه: موبدان (که خانواده سلطنتی هم جز آنها بود)، سپاهیان، صنعتگران و کشاورزان یا دهقانان تقسیم میشدند. این طبقات موروثی بودند و ورود از طبقهای به طبقهی دیگر ممنوع بوده است. در اثر گردش ثروت و پول فراوان در این زمان حواله و برات به وجود آمد و مزدها هم به جنس پرداخت میشد و ثروتمندان با دادن قرض و اعتبار به کارگران و کشاورزان از آنان سوء استفاده میکردند و این رسم ناهنجار نه تنها در سراسر این دوران بلکه تا اعصار بعد یعنی تا قرن 13 هجری نیز ادامه داشت. حرفههایی در تولید ابریشم و شیشه به حرف قبلی اضافه شد و اشرافیت توسعه یافت و نیروی مذهبی و سلطنتی متعهد شدند و این عمل به اجحاف به کارگران کمک میکرد. طبقه کارگر یا صنعتگر که هوتخشان نامیده میشدند در خدمت طبقه ثروتمند در آمده و مورد استثمار فراوان بودند و در نتیجه اکثر این طبقه تهی دست و فقیر بودند. در چنین شرایطی مانی و مزدک پیدا شدند و اکثر طبقات ستم دیده به افکار آنان گرویدند ولی حکومت که در دست طبقه اشراف و موبدان بود به شدت آنان را سرکوب کردند. در اواخر این دوره بیشتر سپاهیان ایران از همین مردم ستم دیده و رنجبر بودند. لذا به محض ظهور اسلام با آن احکام عالیه در حفظ حقوق ضعفا و برابری و برادری بدون مقاومت مؤثر و به طیب خاطر به اسلام گرویدند و موجب شکست و انقراض سلطنت ساسانی شدند.
2-1-1-2-4- حقوق کار در دوران اسلام و بعد تا مشروطه
در اوایل ظهور اسلام و گسترش آن به ایران تمامیت ارضی و حقوقی داخلی ایران به هم ریخت و هنگامی که این به هم ریختگی تمام شد حکومت اسلامی به دست خاندان بنیامیه افتاد و اصول برادری و برابری اسلامی به کناری نهاده شد و از طرفی چون اعراب فاتح از اداره کردن ممالک مفتوحه ناتوان بودند مجدداً به همان طبقه اشراف ایران (دبیران که جزیی از طبقه موبدان بودند) رو آوردند و برای اداره قلمرو وسیع اسلامی از آنها کمک گرفتند، لذا طبقه رنجبر و کارگر ضمن اینکه چشم امید به اسلام داشت به دست عوامل بنیامیه به بردگی و استثمار کشانده شدند و بیکاری به شدت رواج یافت. تا قرن دوم هجری اغلب مخالفت با حکام عرب از طرف توده های کارگر و زحمتکش و صاحبان حرف آغاز شد و بسیاری از سران شورشها خود، کشاورز یا دهقان و صنعتگر بودند. در میان خود اعراب هم خوارج و شعوبیه ظهور کردند و بالاخره با پیدایش عباسیان حکومت بنیامیه منقرض شد. در حکومت خلفای عباسی وعده آزادی و رفاه داده میشد ولی وقتی حکمرانی را به دست گرفت باز هم استثمار و زورگویی نسبت به طبقه ستم کش ادامه یافت. مسئله بیگاری گرفتن شدید شد و این عمل تا پایان قرن چهارم ادامه داشت. تا اینکه در اثر توسعه دانش و فن در زمان عباسیان و نیز رواج استخراج معادن و کارهای صنعتی، عده صنعتگران افزایش یافت و نوعی تقسیم صنفی مانند زمان ساسانیان پدید آمد که کشاورزان، دامداران و صنعتگران بودند. صنعتگران بیشتر در شهرها در کنار راههای کاروان رو ساخته میشدند. خریدهای کلی در کاروانسراها و خرید های جزئی در دکانها انجام میشد و دکان هم محل شغل یعنی تولید و هم محل داد و ستد بود و شاگردان یا کارگران با استاد خود دور دکان مینشستند و مشغول کار میشدند و بیشتر اهل یک حرفه در یک محل مشغول کار میشدند که به آن «راسته» میگفتند. وضع بهداشتی این کارگاهها کمتر قابل تحمل و محل آن تاریک و کثیف بوده است. در این دوران برخی از مشاغل مانند نوازندگی و روایت احادیث ملی یا نقالی و رونویسی از کتابها و صحافی و جلد سازی پیدا شدند یا تجدید حیات کردند و به علت وجود امنیت وضع کارگران و صنعتگران کم کم رو به بهبود میرفت. این وضع تا اواخر قرن هفتم هجری ادامه داشت و سپس به مدت 200 سال کشور پهناور ایران مورد هجوم قبایل وحشی مغول قرار گرفت که به تبع اوضاع اجتماعی وضع کارگر و حقوق کار هم نابسامان بوده است تا اینکه سلسله صفویه بر ایران مسلط شدند. در این دوران یکپارچگی کشور تأمین شد و از زمان شاه عباس کبیر قوانین واحد برای صنوف مختلف تنظیم شد و از صاحبان پیشه و حرفه حمایت شد. رئیسان اصناف را خود شاه انتخاب میکرد و هر پیشهوری با پرداخت مبلغی به رئیس صنف اجازه کار میگرفت که برای تأسیس کارگاه بایستی به نوعی حدود صنفی دیگران را رعایت میکرد.
در این دوران بر خلاف زمانهای قبل کارگران نه اجیر بودند و نه بیگاریمی کردند بلکه افراد آزادی بودند که با دریافت دستمزد برای دستگاه دولتی کار میکردند. (مؤسسه کار و تأمین اجتماعی،1350، صفحه 100)
هر کارگر یا صنعتگر حکمی داشت که در آن مبلغ مستمری او ذکر میشد. فرد کارگر یا پیشهور به خصوص آنان که کارشان جنبه هنری داشت محترم و معزز بودند. معروف است شاه عباس میایستاد و چراغ به دست میگرفت تا علیرضا عباسی خوش نویس دربار کتابت کند. کارگران و هنرمندان برای تمام عمر در دربار استخدام میشدند و به هنگام پیری و ناتوانی