۸- جعل و وضع
اما نامبرده از طرح این مقدمه فارغ میشود، و بسراغ همان بحثهای انتزاعی رفته، و ارتباطی میان زمینهها و راهحلها برقرار نمیسازد (مهریزی، ۱۳۷۷: ص ۲۶۱ و ۳۰۲) از این رو، هدف اصلی از نگارش این بحث، جلب نظر حدیث پژوهان و اندیشمندان حوزه معارف دینی به این نکته است که مهمترین علل و نارسایی در مسئله اختلاف اخبار، عبارت است از:
۱- طرح انتزاعی مسئله تعارض اخبار در علم اصول،
۲- عدم استقرا و شناسایی اسباب اختلاف،
۳- مدون نبودن روایت مختلف در یک مجموعه بر اساس اسباب و علل،
۴- ضابطهمند نبودن راهحل و کیفیت علاج.
بر این پایه، پیشنهاد پژوهشی نو و گسترده با منظور کردن نکات زیر توصیه میشود:
الف: شناسایی و استقرایی اسباب و علل تعارض.
ب: گردآوری و دستهبندی احادیث مختلف بر اثر اسباب و علل تعارض.
ج: ظابطهمند بودن اسباب اختلاف، بدین معنا که چگونه میتوان ادعا کرد که علت اختلاف این یا آن سبب بوده است باید پس از استقرا و شناسایی علل تعارض، تطبیق آن بر نمونهها و موارد ظابطهدار و قانونمند شود در مثل: راه شناسایی تقیه در حدیث نشان داده شود؛ تفاوتهای که از طریق استنساخ یا کتابت حاصل شده، بر اساس پژوهش در تاریخ کتابت عربی معلوم گردد.
د: قاعدهمند ساختن راهحلها و چگونگی علاج، بر پایه اسباب و علل و نمونهها. بدین معنا که راهحل بر پایه اسباب و علل ادعا شده طراحی شود و بصورت قاعده در آید (دلبری، ۱۳۸۳: ص ۹۰)
۲-۱ پرسشهای اصلی تحقیق
پرسشهای اصلی تحقیق در این پژوهش به شرح زیر میباشد:
۱- تعارض اخبار چیست؟
۲- تعارض اخبار بر اساس چه عواملی پدید می آید؟
۳- حل تعارض اخبار چه اهمیت و ضرورتی دارد ؟
۳-۱ اهداف اصلی تحقیق
۱- بررسی مسئله تعارض اخبار
۲- بررسی چگونگی حل مسئله تعارض اخبار و وجه اشتراک و افتراق آن از منظر اصولیون شیعه
۴-۱ فرضیهها
۱- علمای علم اصول برای حل تعارض اخبار، از روشهایی چون ورود، حکومت، تخصیص، تخصص، ترجیح، جمع عرفی، تخییر، جمع عملی، علاج ثبوتی و علاج اثباتی و نقش زمان و مکان بر اساس مقتضیات زمان و مکان و صدور روایت بر حل تعارض پرداختهاند؛
۲- در میان اصولیین شیعه در خصوص تعارض اخبار تفاوت وجود دارد.
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت ۴۰y.ir مراجعه نمایید. |
۵-۱ روش گردآوری و کار تحقیق
این تحقیق، یک تحقیق نظری می باشد اما از جنبه توصیفی است، که بصورت مطالعه کتابخانهای و بررسی دقیق منابع معتبر فقهی و کتابخانه دیجیتال و نشریات و مقالات فضای وب و استفاده از فیشبرداری از کتابها و نشریات تخصصی گردآوری شده و این تحقیق در چهار فصل که در فصل اول کلیات و مفاهیم و در فصل دوم انواع و شرایط تحقق تعارض و چگونگی پیدایش تعارض اخبار و در فصل سوم اهمیت حل تعارض اخبار و راهحل آن و در فصل چهارم به بررسی حکم احادیث از نظر فقهای امامیه پرداخته شده است.
۶-۱ مفاهیم
۱-۶-۱ تعریف لغوی اصول
اصول جمع اصل به معنای چیزی است که چیز دیگر بر آن بنا میشود یعنی ریشه و پایه، مثلاً علم اصول فقه نسبت به فقه اصل و نسبت به اصول فرع است، نظیر شاخه به ریشه و سقف به دیوار. (عبدالکریم عبدالهی، ۱۳۹۰)
علم اصول در اصطلاح: علمی است برای رسیدن به استنباط احکام شرعی، اما به تعبیر از نظر علمای دیگر چنین است:
۱- محقق نائینی: علم به کبراهایی است که از طریق استنباط احکام شرعی و فرعی واقع میشود. (فوائدالاصول، ج ۱، ص ۱۹)
۲- علامه حیدری: علم اصول فقه عبارت از قواعدی که برای استنباط احکام شرعی و فرعی که از ادله آنها فراهم شده که با قید اصول فقه منطق و عربی خارج میشود و با قید شرعی احکام دستوری و با قید فرعی اصول دین خارج میشود. (اصول استنباط، ص ۱)
۳- قافی و شریعتی: علم اصول فقه به بررسی و قواعد و روشهای میپردازد که استنباط احکام عملی را از منبع فقه ممکن میسازد و به بیان دیگر علم به مجموعه قواعد و ابزارهایی است که فقیه را در مسیر استخراج و استنباط احکام شرعی یاری میدهد. (اصول فقه کاربردی، ج ۱، ص ۲۳)
۴- محقق داماد: اصول فقه عبارت است از روشهایی که برای استنباط احکام جزیی و فرعی را از فقه ممکن میسازد و این علم از جمله علوم دستوری است و رابطه آن نسبت به فقه مانند رابطه منطق با فلسفه است. (اصول فقه، ج ۱، ص ۱)
میرزای قمی : مجموعه قواعدی که برای استنباط احکام حقوقی از آن استفاده میشود. (قوانین الاصول، ج ۱، ص ۲۴)
مثلاً در علم اصول ثابت میشود که صیغه امر دلالت بروجوب است و نیز ثابت میشود ظواهر الفاظ حجت است پس اثبات این دو مسئله در اصول صحیح است که گفته شود «جمله اقیموا» در «اقیمو الصلاه» ظهور در وجوب دارد و ظهور هم حجت است پس با این تعاریف نتیجه میگیریم که استنباط احکام شرعی منوط به علم اصول است و بدون علم اصول استنباط احکام کلی از احکام سنت ممکن نیست علم اصول نیز کیفیت تفکر صحیح و استدلال درست را و کیفیت صحیح استنباط و استخراج احکام شرعی را از منبع فقهی بیان مینماید و برای روشن شدن این تعاریف لازم است با معنای کلمه فقه و استنباط آشنا شویم.
۱- فقه در لغت عرب به معنای فهم است و در اصطلاح فهم دقیق و استنباط دقیق مقررات اسلامی از منابع و مدارک مربوط، تفقه از همین ریشه مشتق شده است و در قرآن مجید سوره توبه آیه ۱۲۲ آمده است: الْمُؤْمِنُونَ لِیَنفِرُواْ کَآفَّهً فَلَوْلاَ نَفَرَ مِن کُلِّ فِرْقَهٍ مِّنْهُمْ طَآئِفَهٌ لِّیَتَفَقَّهُواْ فِی الدِّینِ وَلِیُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ (نباید مؤمنان همگی بیرون رفته و رسول خدا را تنها بگذارند بلکه چرا هر طایفهای جمعی برای جنگ و گروهی نزد رسول برای علم مهیا نباشند تا آنکه علمی را با آن آموختیم به قوم خود بیاموزند که قومشان همگی خداترس شده و از نافرمانی پرهیز کنند) پس در این آیه لینفقه به معنای علم ترجمه شده است.
۲- استنباط از ریشه نبط و در لغت به معانی کشیدن آب از اعماق زمین است یا آشکار کردن شئ پنهان و در اصطلاح استخراج احکام و مقررات شرعی با توجه به منابع و ادله مربوط به آن است.